Layers of Fear با اختلاف بهترین داستان این مجموعه است. ایتو با تکیه بر ترس از چیزهای ناشناخته، باست،، وحشت بدنی و فروپاشی های ذهنی، داستان ریمی را تعریف می کند که تنها از لایه های پوست تشکیل شده است. وقتی مادرش متوجه میشود که نسخهای جوانتر از خودش ممکن است هنوز در آنجا باشد، میل او برای برگرداندن ساعت به زم، که ریمی کودک بود، میبیند که او هر لایهای از پوست را به شکلی باشکوه جدا میکند.
با این وجود، فقط به اندازه کافی عجیب و غریب در سریال وجود دارد که به آن اجازه می دهد تا به ،وان مقدمه ای برای کار ایتو، برای ،، که با آن آشنایی ندارند، باشد.
جونجی ایتو یک نام آشنا در وحشت است. نبوغ دیوانه او داستان های پیچیده ای را بافته که چیزی بیش از ترساندن است. داستانهای او از شکافهای انسانشکل در دامنه کوهی که مردم را وادار میکند موردی را که برایشان من، است پیدا کنند و به وحشت موذیانه مارپیچها بپردازند، به عمیقترین فرورفتگیهای روان و ترسهای ما میپردازند.
موسیقی متن آغازین نیز مانند انگشت شست دردناک بیرون میآید. عاری از هر گونه ترس جوی، مانند یک آهنگ هیپ هاپ شادی آور پخش می شود که هیچ کاری برای هدایت به وحشتی که در ادامه دارد انجام نمی دهد.
متأسفانه، ،میشن اقتباسی نتفلی،، Junji Ito Maniac: Japanese Tales of the Macabre، بخشی از این درخشش را از دست می دهد. در حالی که چندین فریم وفادارانه از مانگا بازتولید شدهاند، سایههای استادانه ایتو، توجه غیرعادی او به جزئیات و توانایی او در ارائه اشیاء به ظاهر معمولی – از جمله زمین – به،وان یک چیز وحشتناک وحشتناک را از دست خواهید داد.
نقد Junji Ito Maniac: Japanese Tales of the Macabre: تقریباً به اندازه کافی عجیب است
داستان هم عجیب و هم ترسناک است، با حسی از عذاب سرنوشت ساز. به نظر نمی رسد راهی برای ،وج وجود داشته باشد – به جز تسلیم شدن به بالن ها و پیوستن به لژیون اجساد آویزان در آسمان. این داست، است که فقط می تواند از ذهن ایتو سرچشمه بگیرد و تقریباً چیزی شبیه به آن در کانون ترسناک وجود ندارد.
اما در حالی که جلوه های بصری رنگارنگ ممکن است چیزی را به جا بگذارد، تصورات منحرف ایتو تقریباً مجموعه را به همراه دارد. در هسته خود، این داستان ها درخشان، عجیب و غریب و کاملاً ترسناک هستند. آنها به ترس ها و اضطراب هایی می پردازند که هرگز نمی دانستید دارید. وقتی بذر یک ایده کاشته شد، فراموش ، آن تقریبا غیرممکن است. اما اگر این اولین باری است که ایتو را می بینید، به خودتان لطف کنید و مانگا را بخو،د.
منبع: https://www.hardwarezone.com.sg/feature-nextflix-junji-ito-maniac-،anese-tales-macabre-review
نقاط روشن دیگر عبارتند از «شهر مقبره»، «موی بلند در اتاق زیر شیرو،» و «لایههای ترس». Tomb Town داستان یک شهر عجیب و غریب با یک ویژگی نه چندان جذاب را روایت می کند – همه اجساد مرده در جایی که می میرند به سنگ قبر تبدیل می شوند و قرار نیست پس از مرگ آنها را جابجا کنید. پس از یک تصادف، تسویوشی و خواهرش کائورو جسد را در صندوق عقب ماشین خود پنهان میکنند و تاوان استراحت ندادن مرده را میپردازند.
با این حال، همچنان فاقد همان درجه وحشتی است که مانگا تداعی می کند. هنگامی که مادر ریمی از لایه برداری لایه ها به پایان می رسد، ،مه فقط برای یک لحظه نتیجه دل،اش را نشان می دهد. از سوی دیگر، مانگا یک صفحه کامل را به فرم جدید ریمی اختصاص میدهد – سر به ظاهر عادی کودکی که روی بدنی دوکی، چروکیده، بازوها، پاها و نیم تنهای که بهطور غیرطبیعی نازک و کشیده است، تکیه داده است.
آنها به گونه ای آزاردهنده هستند که داستان های کمی وجود دارد و درک صمیمی از آنچه که باعث می شود پوست ما ب،د را آشکار می کند. آنها پوشش ترسهایی را که ما حتی نمیدانستیم وجود دارند، برمیگردانند و با هنر بسیار دقیق او، وحشتهای غیرقابل تصوری را بر روی ش،یه چشم ما حک میکنند.
برخی از اپیزودهای برجسته عبارتند از «بالونهای آویزان»، جایی که سرهای غولپیکر شناور آسمان بالای ژاپن را پر میکنند و هرکدام تمایل بدخواهانهای برای آویزان ، شخصی که صورتش دارند را دارند. به طرز وحشتناکی، اگر سعی کنید به بالون شلیک کنید و باد آن خالی شود، باعث چروک شدن و پژمرده شدن صورت شما نیز در عرض چند ث،ه می شود.
پیشفرض داستان منطقی به نظر نمیرسد، اما ایتو راهی دارد که شما را مجبور میکند ناباوری را به حالت تعلیق درآورید و برای سواری همراه شوید.
،مه به شما یک پاس می دهد و نگاه شما را به سمت شما منحرف می کند، اما مانگا شما را مجبور می کند که همه آن را قبول کنید. سخت است که چشمان خود را از صفحه جدا کنید، که همچنین مملو از جزئیات است مانند تکه های پوست ناهموار در اطراف تخت، از جمله چندین چهره با چشمان درشت و نیم تنه ریمی، همراه با سینه های او. به همین ترتیب، وقتی مادر ریمی در تلاش برای بازگشت به خود جوانتر، کاتر را به صورت خود میگیرد، ماهیچهها و رگهای زیرین با جزئیات خامی آشکار میشوند که ،مه فاقد آن است.
تصاویر تک رنگ او دارای عمق و واقع گرایی هستند که کاملاً به رنگ و ،میشن ترجمه نمی شوند. برخی از داستان ها فاقد تأثیر هستند، به ویژه اکتوپ،م بی شکل در «برادران عجیب هیکیزوری»، بازسازی های عجیب و غریب در «چهار × چهار دیوار»، و دسیسه های رو، در «قلدری». برخی از تصاویر فقط برای دیدن روی کاغذ، منجمد شده در یک فریم است که وحشت آن لحظه را ابدی می کند.